اوج جوانی یک جوان

اوج جوانی یک جوان

خدایا هرچه را دوست داشتم از من گرفتی، به هر چه دل بستم، دلم را شکستی، به هر چیز عشق ورزیدم آن را زائل کردی، هر کجا قلبم آرامش یافت تو مضطرب و مشوش کردی، هر وقت دلم به جایی استقرار یافت تو آواره ام کردی، هر زمان به چیزی امیدوار شدم تو امیدم را کور کردی… تا به چیزی دل نبندم، و کسی را به جای تو نپرستم و در جایی استقرار نیابم و به جای تو محبوبی و معشوقی نگیرم و جز تو به کسی دیگر و جایی دیگر و نقطه ای دیگر آرامش نیابم و فقط تو را بخوانم و تو را بخواهم و تو را پرستش کنم و تو را بجویم…

شهید مصطفی چمران

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
  • ۲۳ آبان ۹۳، ۲۰:۴۹ - بــُگــذار گـمنــامـ بمـــانـَـم
    الهی آمین

متن مسابقه نهج البلاغه سطح کشوری که توی نوشتنش به یکی از بچه ها کمک کردم:

بسم الله الرحمن الرحیم

" اللّهمّ صلّ علی فاطمة و أبیها و بعلها و بنیها و السّرّ المستودع فیها بعدد ما أحاط به علمک "

بنازم آن امامی را که دین بر مذهبش نازد، خدا بر خلقتش نازد، حرم بر مولدش نازد، غدیر بر موکبش نازد، خدا در خلقت کونین بر پیغمبرش نازد، ولی پیغمبرش در مکتبش بر حیدرش نازد...

   خطبه 118 نهج البلاغه: "فی الصّالحینَ مِن أصحابِه"  36 سال پس از هجرت. اندکی پس از وقوع جنگ جمل، شهر پر رمز و راز کوفه...

   جنگ جمل شد. اولین تقابل برادران دینی با هم. یک طرف سپاه امیرالمومنین علیه السلام بود. آن علی که پیامبر در وصفش فرمود: "علیٌ مَع الحق و الحق مَع علی" و طرف دیگر ام المؤمنین عایشه، طلحه و زبیر. زبیری که رسول خدا به او می گفت: سیف الاسلام!

   خیلی از یاران و اصحاب در انتخاب بازماندند و آن جمله ی رسول خدا که فرموده بودند: "علیٌ رایةُ الهُدی" را فراموش کردند. شاید هجرت از راحتی برای ایشان مشکل بود. مطمئنا اگر می توانستند بین یاری کردن امیرالمؤمنین و راحت زندگی کردن جمع کنند، این کار را می کردند. راه علی علیه السلام را دشمن پنداشتن، و حتی حسین علیه السلام را به قتلگاه کشاندن این است:

 فقط راحت زندگی کن...

    تاریخ برای ما عبرت است. این را در عصر خویش هم می بینیم. چه بسیار انسان هایی که  در اوان انقلاب، فدایی امام(ره) بودند و شعارشان مرگ بر ضد ولایت فقیه بود اما گذر زمان آنها را از امام و امت جدا نمود و سرنوشت ضحاک بن عبدالله در دشت کربلا را پیدا کردند. آن ضحاکی که هنگام احساس خطر، راضی به چشیدن سختی نشد و از معرکه گریخت...

امیرالمؤمنین علیه السلام خطبه را ایراد نموند:

بسم الله الرحمن الرحیم

أنتم الأنصار علی الحق و الإخوان فی الدین. . .

شما یاران حق و برادران دینی من می باشید.

یار من هستید و هم صاحب وفا                                    مهرتان از مهره ی مردم جدا

مولای متقیان به یاران فرمودند: شما یارحق هستید.

   حواریون نیز در پاسخ عیسای نبی هنگام طلب یاری گفته بودند: نَحْنُ أَنْصارُ اللَّهِ آمَنَّا بِاللَّهِ وَاشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ.

ابراهیم خلیل نیز فرمود: من تنها برای دین خدا کار میکنم و دین او را یاری می کنم. در همه ی این موارد یک چیز مشترک است: یار بودن بر محور الله، برمحور حق.

در روز جنگ چون سپر محافظ و دور کننده ضربت ها هستید.

چون سپر هستید در روز جنگ                                 تیر محنت را ز جان ها کرده طرد

   یاران مولا سپر بلای ایشان بودند. این ویژگی را نیز در یاران حسین بن علی(ع) در کربلا مشاهده می کنیم. سعید بن عبدالله! یار جان برکف سالار شهیدان. محافظ حسین(ع).

   وقت نماز سپر مولای خویش شد. تیرها به سمت او روانه... یکی را با شمشیر، دیگری را با دست، بعدی را با بدن و سیزدهمین تیر را با صورتش گرفت. 13 تیر را با جان چشیده اما باز شک دارد که یار بوده یا نه؟ خطاب به امامش می گوید: أوَفیتُ یابنَ رَسولِ الله؟!

   ما نیز در زمان خودمان باید سپر بلای رهبرمان باشیم، در جنگ نرم. در کار فرهنگی باید مثل کویر بود. باید سوخت، لبخند زد و سکوت کرد...

   مولا ادامه می دهند: در خلوت ها محرم اسرار من هستید. با کمک شما پشت کنندگان به حق را می کوبم و به راه می آورم و فرمانبرداری استقبال کنندگان را امیدوارم.

یاوریتان در کفم چون تیغ تیز                                            تا کنم با خلق بی ایمان ستیز

   پس مرا با خیرخواهی خالصانه و سالم از هرگونه شک و تردید یاری کنید. این مطلب امیرالمومنین در رابطه با خیرخواهی سالم در مواردی دیگر از نهج البلاغه نیز آمده است. برای نمونه ایشان در خطبه 136 می فرمایند"أعینونی علی أنفسکم"(مرا در اصلاح خودتان یاری کنید. )

حضرت آخرین فراز خطبه را با اتمام حجت به یاران به پایان می رسانند:

به خدا سوگند! من به مردم از خودشان سزاوارترم...

   شاید به اذهان شریف شما خطور کند که چرا در میان دریای پر گوهر مولا، این خطبه انتخاب گردید؟

    انگیزه ام را با یک سؤال بیان کنم: به نظر شما مهمترین وظیفه ی هر فرد درطول زندگی چیست؟ با توجه به روایت"من مات و لم یعرف إمام زمانه مات میتة جاهلیة" شناخت امام زمان و تبعیت و یاری ایشان مهمترین وظیفه هرفرد است. حتی یک معصوم هم باید امام زمان خود را بشناسد و با تمام جان او را یاری کند. همچون حضرت زهرا سلام الله علیها که مهمترین وظیفه شان که یاری امام زمان خویش بود را به بهترین شکل انجام دادند. ایشان درآخرین لحظات عمرشان خطاب به امیرالمومنین فرمودند: یا أبالحسن! روحی لروحک الفداء و نفسی لنفسک الوقاء. اینگونه یار بودن هدف نهایی حضرت ازخطبه 118 نهج البلاغه است.

   حضرت آیت الله مکارم شیرازی دامت ظله العالی می فرمایند: بعد ازپایان این خطبه امام از یاران درخواست نصیحت و مناصحه کردند و فرمودند شما بهترین یاران من هستید. س

   منابعی که بنده ازآنها بهره مند شدم کتاب تفسیرنهج البلاغه علامه جعفری، قصه کربلا نوشته حجت الاسلام و المسلمین نظری منفرد وکتاب فاجعه جمل نوشته عبدالفتاح عبدالمقصود بوده است.

   این خطبه در اکثرکتب نهج البلاغه خطبه 118 است ولی درکتاب فیض الاسلام خطبه 117 آورده شده اما متن همگی یکسان بوده و اختلاف درکلمات ندارد.

   دغدغه­ی اصلی من نیز این بود که چگونه با زبان قاصرم زیبایی ها و ژرفای کلام امیر بیان علی(ع) را در زمانی کوتاه بیان کنم.

   به نظر میرسد اگر مباحثی تحت عنوان "شناخت امام زمان" و "بصیرت افزایی"  با توجه به خطبه در مدارس تشکیل شود، به ترسیم جامعه آرمانی امیرالمومنین(ع) که بر مبنای ولایت الله است، نزدیک ترمی شود. مقام معظم رهبری نیز می فرمایند: با ایمان به جهنم رفتن، سخت نیست. بصیرت اگر نبود، ایمان تو را به جهنم می برد.

   نتیجه سخنانم را اینگونه عرضه دارم که یاری امام زمان د هردوره واجب است. حال ما باید برای انجام هرچه بهتر این وظیفه بهترین و بدترین یاران امام زمان های گذشته را بشناسیم. یکی از امامانی که بهترین و بدترین یاران در یک زمان دور ایشان جمع بودند، امام علی علیه السلام هستند. لذا شناخت اوصاف اصحاب ایشان ضروری و راهگشاست واگر اینگونه نشود پیامد آن خدای ناکرده مواردی همچون فتنه 88 خواهد بود. امیدوارم این سخنان بتواند گامی در مسیر تبعیت و یاری امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف باشد.

                               اللهم اجعلنا من أنصاره و أعوانه و المستشهدین بین یدیه...                             صلوات

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی